معنی دیده وری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دیده وری. [دی دَ / دِ وَ] (حامص مرکب) عمل دیده ور. بینائی. (یادداشت مؤلف):
منگر که چگونه آفریده ست
کاین دیده وری ورای دیده ست.
نظامی.
دامن تو دیده وری داشتی
تخم هدایت دگری کاشتی.
جامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

عمل دیده ور

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر