معنی دوکارد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
دوکارد. [دُ] (اِ مرکب) مقراض و جلمان. (ناظم الاطباء) (دهار). آلتی است به شکل ناخن برا یعنی مقراض که درزیان جامه بدان بُرند و به عربی آن را جلمان و هر فرد اورا جلم گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). ناخن پیرای. قطاع. مقراض. قیچی. مِجوَف. مِقَص ّ. لا. جلم. (یادداشت مؤلف). ناخن برا. کازود. مجز. دوکارد فریز. (منتهی الارب). || قسمی ماهی. (یادداشت مؤلف). || دودآلود. (ناظم الاطباء). || مشت و ضربتی که بر زیر گلوزنند. (برهان) (ناظم الاطباء). دو کاردی. (برهان).
(دُ) (اِمر.) مقراض، جلمان.
قیچی، مقراض، قیچی بزرگ که با آن پشم گوسفندان را میچینند،