معنی دورشاسپ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دورشاسپ. (اِخ) جد پنجم گرشاسب، در اوستا و بندهشن نسب گرشاسب چنین آمده: گرشاسب پسر اترت، پسرسام، پسر تورگ، پسر سپانیاسپ، پسر دورشاسپ، پسر تورگ، پسر فریدون. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی ص 417).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.