معنی دوحه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(دَ حِ) [ع. دوحه] (اِ.) درخت بزرگ و پرشاخه.

فرهنگ عمید

درخت تناور، درخت بزرگ پرشاخ‌وبال و پرسایه،
سایبان بزرگ،

حل جدول

پایتخت کشور قطر

فرهنگ فارسی هوشیار

درخت بزرگ پر شاخ و بال و پر سایه

فرهنگ فارسی آزاد

دَوحَه، درخت بزرگ و پر شاخه (جمع:دَوح جمع الجمع: اَدواح)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر