معنی ده نو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان دالوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 9هزارگزی شمال خاوری زاغه. دارای 125 تن سکنه. آب آن از سراب شیرخان. ساکنین از طایفه ٔ دالوند هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل. واقع در 32هزارگزی جنوب بنجار. سکنه ٔ آن 968 تن. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. راه آن فرعی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقعدر 6هزارگزی شمال دورود با 145 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان برخوار بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان. واقع در12هزارگزی شمال باختری اصفهان دارای 3166 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان سمیرم پایین بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا. واقع در 5هزارگزی شمال باختری شهرضا. دارای 1978 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. واقع در 10هزارگزی جنوب باختر فیروزآباد. سکنه ٔ آن 146 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از بخش شهداد شهرستان کرمان. واقع در 11هزارگزی شمال خاوری شهداد. سکنه ٔ آن 100 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در64هزارگزی جنوب باختری زرند. سکنه ٔ آن 132 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان بالا شهرستان نهاوند. واقع در 4هزارگزی جنوب شهر نهاوند. سکنه ٔ آن 360تن. آب آن از رودخانه ٔ گاماسیاب تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 18هزارگزی خاور سنقر. سکنه ٔ آن 375 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. راه فرعی به سنقر دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان جلگه افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان. واقع در 8هزارگزی جنوب باختری قصبه ٔ اسدآباد کنار راه اتومبیل رو فرعی اسدآباد به عاجین. سکنه ٔ آن 384 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان قهستان بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 25هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد. سکنه ٔ آن 500تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 8هزارگزی شمال خاوری طرقبه. دارای 136 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس. واقع در 35هزارگزی شمال خاوری بندرعباس. سکنه ٔ آن 386 تن. آب آن از رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان کوه پنج بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 87هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد. سکنه ٔ آن 97 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مشیز شهرستان سیرجان. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری مشیز. سکنه ٔ آن 300 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان یزد. واقع در 9هزارگزی جنوب یزد. دارای 1515 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن فرعی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان کیار بخش بروجن شهرستان شهرکرد. واقع در40هزارگزی شمال باختری بروجن. دارای 807 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ محلی. راه آن فرعی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان موگوئی بخش آخوره شهرستان فریدن. واقع در 30هزارگزی باختر آخوره. دارای 134 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

ده نو. [دِه ْن َ] (اِخ) دهی است از دهستان جندق بیابانک بخش خوربیابانک شهرستان نائین. واقع در 46هزارگزی جنوب خاوری خور. دارای 150 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن فرعی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان. واقع در 15هزارگزی باختر کنگاور. سکنه ٔ آن 296 تن آب آن از قنات و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران. واقع در 10هزارگزی بخش ری. سکنه ٔ آن 194 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در 24هزارگزی شمال باختری فریمان. دارای 106 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 30هزارگزی شمال باختری طرقبه. دارای 136 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب از چشمه تأمین می شود. ساکنین از طایفه ٔ چواری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

ده نو.[دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون. واقع در 31هزارگزی خاورفهلیان. سکنه ٔ آن 96 تن. آب آن از رودخانه ٔ شور و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. واقع در 18هزارگزی خاوری ایذه و دارای 175 تن سکنه. آب آن از چاه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان بویراحمد سردسیر بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان. واقع در 68هزارگزی شمال خاوری بهبهان. دارای 125 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. ساکنین از طایفه ٔ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان آل حرم بخش کنگان شهرستان بوشهر.واقع در 82هزارگزی جنوب خاوری کنگان. سکنه ٔ آن 300 تن. آب آن از چاه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان گله دار بخش کنگان شهرستان بوشهر.واقع در 68هزارگزی جنوب خاوری کنگان. سکنه ٔ آن 505 تن. آب آن از چاه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سروستان شهرستان شیراز. واقع در 6هزارگزی جنوب باختری سروستان. سکنه ٔ آن 506 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسله شهرستان خرم آباد.واقع در 17هزارگزی باختر الشتر. دارای 360 تن سکنه.آب آن از رود کهمان. ساکنین از طایفه ٔ یوسف وند بوده زمستان قشلاق می روند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در 100هزارگزی جنوب خاوری کنگان. سکنه ٔ آن 169 تن. آب آن از چاه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان قره باغ بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری شیراز. سکنه ٔ آن 214 تن. آب آن از چشمه و چاه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو.[دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان شراء پایین بخش وفس شهرستان اراک. واقع در 37هزارگزی جنوب باختری کمیجان سر راه عمومی خنداب به میلاجرد. دارای 125 تن سکنه. آب از رودخانه ٔ شراء. راه آن اتومبیل رو. در این ده از طرف مالک محل بیمارستان 25 تختخوابی دایر و داروی آن از طرف دولت و نصف هزینه ٔ دیگر به عهده مالک است. این ده با اسلوب جدید بنا شده خانه های رعیتی ندارد. اندرونی و بیرونی است در اولی که درب آن به خیابان باز می شود زارع ساکن و در قسمت عقب که درب آن از خارج آبادی است دامها جا داده شده و دارای حمام عمومی و خصوصی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان عیسوند بخش برازجان شهرستان بوشهر. واقع در 10هزارگزی جنوب باختر برازجان. سکنه ٔ آن 118 تن. آب آن از چاه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان ربعشامات بخش ششتمد شهرستان سبزوار. واقع در 62هزارگزی جنوب خاوری ششتمد. دارای 490 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان رستاق بخش خلیل آباد شهرستان کاشمر. واقع در 1هزارگزی خاور خلیل آباد. دارای 1212 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان دیهوک بخش طبس شهرستان فردوس. واقع در 108هزارگزی جنوب خاوری طبس. دارای 238 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 14هزارگزی خاور فدیشه. دارای 222 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان بارمعدن بخش سرولایت شهرستان نیشابور. واقع در 30هزارگزی جنوب باختری چکنه ٔ بالا. دارای 126 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان مزینان بخش داورزن شهرستان سبزوار. واقع در5هزارگزی شمال داورزن سر راه مالرو عمومی مزینان دارای 158 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. در تابستان می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان فیض آباد محولات شهرستان تربت حیدریه. واقع در 18هزارگزی جنوب باختر فیض آباد. دارای 157 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. از تلخ بخش می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان زاوه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه. واقع در 18هزارگزی خاور تربت حیدریه. دارای 350 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. تابستان از زاوه می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در 72هزارگزی شمال باختری شوسف. دارای 277 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان درزآب بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 33هزارگزی شمال باختری مشهد. دارای 205 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

ده نو. [دِه ْ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان. واقع در 26هزارگزی جنوب باختری قصبه ٔ بهار. سکنه ٔ آن 152 تن. آب آن از چشمه و چاه. راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری