معنی ده مهتر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ده مهتر. [دِه ْ م ِ ت َ] (اِ مرکب) کدخدا. ده مه. رئیس ده. دهخدا. کلانتر ده. (یادداشت مؤلف):
بدو گفت من دخت ده مهترم
از ایرا چنین خوب و گندآورم.
فردوسی.
بشد مهر بیداد و رامشگران
بیاورد چندی ز ده مهتران.
فردوسی.
چو شه در ده سرپرستان رسید
دهی دید و ده مهتری را ندید.
نظامی.
و رجوع به دهخدا شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر