معنی دهقان نژاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دهقان نژاد. [دِ ن ِ] (ص مرکب) از تخمه و تبار دهقان. ایرانی خداوند آب و ملک. ایرانی نژاد. که نژادی اصیل و نجیب دارد. که از نژاد پاک آریایی است. (از یادداشت مؤلف):
ز موبد بدین گونه داریم یاد
هم از گفت آن پیر دهقان نژاد.
فردوسی.
کشاورز با مرد دهقان نژاد
یکی شد بر ما به هنگام داد.
فردوسی.
یکی پهلوان بود دهقان نژاد.
دلیر و بزرگ و خردمند و راد.
فردوسی.
ورا نیز بهرام بفریفتی
به بند اندراز چاره نشگیفتی...
ز دهقان نژاد ایچ مردم مباد
که خیره دهد خویشتن را به یاد.
فردوسی.
چو نزدیکتر گشت آواز داد
چنین گفت کای مرد دهقان نژاد.
فردوسی.
و رجوع به دهقان شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر