معنی دنبال کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دنبال کردن. [دُم ْ ک َ دَ] (مص مرکب) پی کردن. تعقیب کردن. تعاقب کردن. به دنبال کسی رفتن. تعقیب. (یادداشت مؤلف).
- دنبال کردن کسی (کاری) را، تعقیب. تعقیب کردن. عقب وی رفتن. عقب آن را گرفتن. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ فارسی هوشیار

تعقیب کردن، پی کردن، عقب آنرا گرفتن

پیشنهادات کاربران

پاپی کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر