معنی دم عقرب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دم عقرب. [دُ م ِ ع َ رَ] (اِخ) شوله. حمهالعقرب، و آن یکی از منازل قمر است در برج عقرب. (یادداشت مؤلف):
دم عقرب بتابید از سر کوه
چنان چون چشم شاهین از نشیمن.
منوچهری.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.