معنی دماغ سوختگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دماغ سوختگی. [دَ / دِ ت َ / ت ِ] (حامص مرکب) رنج دیدگی. ناکامی. شکست. افسردگی. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دماغ سوختن و دماغ سوخته شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
رنج دیدگی، ناکامی، شکست، افسردگی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.