معنی دلقند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دلقند. [دِ ق َ] (اِخ) دهی معمور و مسکون بوده است به بیهق. (از تاریخ بیهق ص 128).

دلقند. [دِ ق َ] (اِخ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار. با 527 تن سکنه. آب آن از قنات، و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

دلقند. [دِ ق َ] (اِخ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار با 200 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

دلقند. [دِ ق َ] (اِخ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر