معنی دشوار ساختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دشوار ساختن. [دُش ْ ت َ] (مص مرکب) دشوار کردن. سخت کردن. مشکل کردن:تمعیص، دشوار ساختن کار بر کسی. (از منتهی الارب).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.