معنی دشمن شکن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دشمن شکن.[دُ م َ ش ِ ک َ] (نف مرکب) شکننده ٔ دشمن. خصم شکن. عدومال. آنکه بر دشمن چیره می گردد. (ناظم الاطباء). کسی که خصم را مغلوب سازد. و رجوع به دشمن شکنی شود.
فرهنگ عمید
کسی که دشمن را شکست دهد و بر او چیره شود، شکنندۀدشمن،
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه بر دشمن چیره گردد کسی که خصم را مغلوب سازد.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.