معنی دست کژی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دست کژی. [دَ ک َ] (حامص مرکب) دست کجی. کژ بودن دست. حالت و چگونگی کژدست. رجوع به دست کجی شود. || عمل کژدست. دزدی پنهانی. عمل ناخنکی.
فرهنگ فارسی هوشیار
کژ بودن دست
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.