معنی دست نماز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دست نماز. [دَ ن َ] (اِ مرکب) در تداول عامه، وضو.دست وضو. و با فعل گرفتن صرف شود. کنایه از وضو باشد. (آنندراج). آبدست. وضو را گویند که شستن روی و دستها و مسح کردن سر و پاها باشد. (برهان):
این دست نماز شسته از وی
و آن روزه بدو گشاده درپی.
خاقانی.

فرهنگ معین

(~. نَ) (اِمر.) وضو.

فرهنگ عمید

شست‌وشوی دست‌ورو به ترتیب مخصوص برای نماز خواندن، وضو،

حل جدول

وضو

فرهنگ فارسی هوشیار

وضو، آبدست، شستن، روی و دستها و مسح کردن سر و پاها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر