معنی دست ابزار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دست ابزار. [دَ اَ] (اِ مرکب) دست افزار. دست اوزار. ابزار دست و آلت و ادات واسباب. (ناظم الاطباء): آهن از سنگ بدر آورد [هوشنگ] و از آن آلات ساخت و دست ابزار درودگری ودرخت فرمود بریدن... (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 27).

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) افزاری که در دست گیرند و بدان کار انجام دهند ابزار دست آلت.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر