معنی دسته دار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
دسته دار. [دَ ت َ / ت ِ] (نف مرکب) دارای دسته. دارای قبضه. که جای گرفتن و برداشتن دارد چنانکه در ظروف و برخی آلات و ابزارها. مقابل بی دسته.
- طای دسته دار، طای مطبقه. طای مؤلف.
|| دارای گروه و طایفه. که جمعیت و افرادی در اطاعت و فرمان دارد. || سپهبد و سرلشکر. (آنندراج).
هرچیزی که دارای دسته باشد، مانند کوزه و سبو،
سردسته و فرماندۀ دستهای از سپاه،
(صفت) آنچه که دارای دسته است دارای قبضه مقابل بیدسته: صندلی دسته دار، فرمانده سر لشکر