معنی دریای سفید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دریای سفید. [دَرْ ی ِ س َ / س ِ] (اِخ) دریای سپید. بحر ابیض. رجوع به بحر ابیض ذیل بحر شود.

دریای سفید. [دَرْ ی ِ س َ / س ِ] (اِخ) به لهجه ٔ روسی «بلویه موره » شاخابه ٔ دریای بارنتس به شمال قسمت اروپائی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، طولش حدود 590 کیلومتر و وسعتش حدود 90000 کیلومتر مربع. عمق متوسط 89 متر و منتهای عمق حدود 330 متر است و رود دوینای شمالی به خلیج دوینا و رود اونگا به خلیج اونگا از این دریا می ریزند جزایر لاوتسکی در مدخل خلیج اونگا است. بندر آرخانگلسک نزدیک مصب دوینای شمالی است. در لنینگراد بوسیله ٔ شبکه ای از کانالها با دریای بالتیک مرتبط است و در زمستان یخ شکن ها قسمتی از آن را از یخ پاک می کنند. (از دائرهالمعارف فارسی).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر