معنی درگاه نشین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
درگاه نشین. [دَ ن ِ] (نف مرکب) درگاه نشیننده. نشیننده ٔ درگاه. روزبان. (صحاح الفرس). ملازم در خانه. ملازم آستان. آنکه ملازم درگاه باشد:
خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند
وز زبان تو تمنای دعائی دارد.
حافظ.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.