معنی درویش پسر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
درویش پسر. [دَرْ پ ِ س َ] (اِ مرکب) بچه ٔ درویش. درویش بچه:
هرچند که درویش پسر نغز آید
در چشم توانگران همه چغز آید.
ابوالفتح بستی.
|| درویش نوجوان: درویش پسر این بشنید. (گلستان سعدی).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.