معنی درمان سوز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
درمان سوز. [دَ] (نف مرکب) درمان سوزنده. سوزنده ٔ درمان. درمان ناپذیر:
عاشق آشفته فرمان چون برد
درد درمان سوز درمان چون برد.
عطار.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.