معنی درشکه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

درشکه. [دُ رُ ک َ / ک ِ] (روسی، اِ) گردون چهار چرخه ای که جلو آن باز و سقف اطاق وی رامی توان بلند کرد و برافراخت و یا تا کرد و خوابانید. (ناظم الاطباء). مأخوذ از کلمه ٔ «دروژکی » روسی، اصلاً نام وسیله ٔ نقلیه ٔ کوچک و سبکی در روسیه، دارای دویا چهار چرخ است که بوسیله ٔ اسب کشیده میشد. این نام در روسیه و ممالک اروپا و ایران به وسایط مشابه نیز اطلاق شده است. فایتون. (از دایرهالمعارف فارسی).

فرهنگ معین

(دُ رُ کِ) [مأخوذ از روسی.] (اِ.) گردونه چهارچرخه که با اسب کشیده می شود و اتاقکی برای حمل مسافر دارد.

فرهنگ عمید

گردونۀ چهارچرخه‌ای که با اسب کشیده می‌شود و سایبان آن باز‌و‌بسته می‌شود،

حل جدول

کالسکه

فایتون

مترادف و متضاد زبان فارسی

ارابه، دلیجان، کالسکه، گاری

گویش مازندرانی

یک لنگه ی در

فرهنگ فارسی هوشیار

روسی گردونه (اسم) گردونه چهار چرخه که با اسب کشیده شود و اطاقکی برای حمل مسافر دارد که سقف آنرا میتوان بلند کرد و بالای اطاقک پوشاند یا تا کرده خوابانید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر