معنی دربزین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دربزین. [دَ رَ] (اِ) درابزین. دارابزین. دارافزین. رجوع به دارابزین و دارافزین شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
یونانی تازی گشته پارسی تازی گشته دارابزین ستناوند تارمی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.