معنی دراز نمودن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دراز نمودن. [دِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب) دراز کردن: اِعتثام، دراز نمودن دست را. (از منتهی الارب).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.