معنی داغ فسق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
داغ فسق. [غ ِ ف ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) نشان فسق که از حرکت بی موقع جامه یا تنبان را آلوده سازد. (آنندراج):
نیابی هیچ شیخ پاک دامن
که داغ فسق بر تنبان ندارد.
عرفی.
فرهنگ فارسی هوشیار
داغ پلیدی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.