معنی داش دیمه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

داش دیمه. [دُ م َ / م ِ] (ترکی، ص مرکب) پُرتاب. بادوام. (جامه). داش دگمه. رجوع به داش دُگمه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر