معنی داره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

داره. [رِ] (اِخ) موافق نوشته ٔ موسی خورنی مورخ ارمنی اسم نهمین پادشاه اشکانی یعنی همان کسی است که ما بعنوان بلاش اول میشناسیم. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 3613 شود و ظاهراً این کلمه صورتی از واژه «دارا» است که در پارسی امروز داریوش میگوییم. (ایران باستان ج 3 ص 2597).

داره. [رَ / رِ] (اِ) وظیفه و راتب. (برهان). || مخفف دائره. (برهان).

فرهنگ معین

(رِ یا رَ) (اِ.) وظیفه، راتبه.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ خانه ی کوچک، خانه ی بزرگ، زمین فراخ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر