معنی دادآفرید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دادآفرید. [ف َ] (اِخ) از نامهای خدای تعالی. (برهان). || (ن مف مرکب) از دادآفریده شده. آفریده و خلق شده از داد. || (اِ مرکب) نام سرودی. نام نوائی از موسیقی. (برهان). نام یکی از سرودهای موسیقی. نام یکی از الحان موسیقی، سرودی که از قدیم تا زمان فردوسی مانده بوده و در آن وقت به داد آفرید ترجمه می شده است:
سرودی به آواز خوش بر کشید
که اکنونش خوانی تو دادآفرید.
فردوسی.

فرهنگ عمید

از لحن‌های قدیم موسیقی: سرودی به آواز خوش برکشید / که اکنون تو خوانیش دادآفرید (فردوسی: ۸/۲۸۴)،

حل جدول

نام نوایی از موسیقی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر