معنی خیره نگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خیره نگر. [رَ / رِ ن ِ گ َ] (نف مرکب) بدنگر. دقیق نگر. نظرزن. (یادداشت مؤلف):
گر باخبرستی ز پی روی تو هر شب
غیرت بر می بر فلک خیره نگربر.
سنائی.
گفتا چو منی را چه دهی دیده ٔ خیره
نفرین بچنین طیره گر خیره نگربر.
سوزنی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر