معنی خیرآباد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. این دهکده در 36 هزارگزی شمال خاوری مهاباد و دو هزارگزی شمال شوسه ٔ میاندوآب به مهاباد قراردارد. جمعیت آن 360 تن و آب آن از سیمین رود و چشمه و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بالا خواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه، واقع در 43 هزارگزی شمال باختری رود و 12 هزارگزی شمال سلامی، آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان کاریزنو بالا جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 41 هزارگزی شمال باختری تربت جام با 532 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 30 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان نهبندان بخش خوسف شهرستان بیرجند واقع در 8 هزارگزی شمال باختری شوسف و 4 هزارگزی باختر عمومی بیرجند به زاهدان با 484 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان لطف آباد بخش لطف آباد شهرستان دره گز، واقع در 8 هزارگزی جنوب لطف آباد سر راه شوسه ٔعمومی دره گز با 405 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان عربخانه ٔ بخش خوسف شهرستان بیرجند واقع در 109هزارگزی شمال باختری شوسف و 4 هزارگزی جنوب مالرو عمومی گیو به شوسف. آب آن از قنات و محصول آن غلات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 43 هزارگزی شمال باختری درمیان و سه هزارگزی خاوری شوسه ٔ درج با 270 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی حومه ٔ شهرستان دره گز، واقع در یک هزارگزی جنوب باختری دره گز و 3 هزارگزی باختری شوسه ٔ عمومی قوچان به دره گز با 405 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان فیض آباد بخش محولات شهرستان تربت حیدریه. این دهکده در 17 هزارگزی خاور فیض آباد محولات واقع است. با 1464 تن سکنه. آب آن از قنات است و راه فرعی بشوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه شهرستان مشهد واقع در 36 هزارگزی شمال طرقبه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان قوشخانه بخش باجگیران کنار مرز ایران و شوروی با 257 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان مایوان بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 40 هزارگزی شمال باختری قوچان و 12 هزارگزی جنوب خاوری شوسه ٔ قدیمی قوچان به شیروان با 405 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع در 24 هزارگزی شمال خاوری جغتای سر راه شوسه ٔعمومی جغتای با 222 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان باشتین بخش داورزن شهرستان سبزوار، واقع در 50 هزارگزی جنوب خاوری داورزن، آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار واقع در 15 هزارگزی شمال خاوری سبزوار با 981 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو و بدانجا یک باب دبستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بارمید بخش سرولایت شهرستان نیشابور، واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری چکنه بالا با 337 تن سکنه.آب آن از قنات و راه آن مالرو است. و کلاته خیرات جزء این ده می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در 19 هزارگزی جنوب باختری میان آباد بخش اسفراین سرراه مالرو میان آباد به نیش کیش با 291 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند، واقع در 60 هزارگزی جنوب خوسف سر راه مالرو عمومی علی آباد به سه چاه.آب آن از قنات و راه آن مالرو است و در تابستان می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 23 هزارگزی خاوری مشهد و قسمت جنوبی راه مشهد جمعیت آن 140 تن و آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از بخش راین شهرستان بم، واقع در 6 هزارگزی باختر راین کنار راه قریهالعرب به راین. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان برزاوند شهرستان اردستان واقع در55 هزارگزی جنوب اردستان و 17 هزارگزی شمال شوسه ٔ کوهپایه به اصفهان با 195 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان قهاب بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان واقع در 16هزارگزی شمال خاوری اصفهان و سه هزارگزی شمال شوسه ٔاصفهان به یزد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان جرقویه بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا واقع در 15هزارگزی شمال خاوری شهرضا و ده هزارگزی خاور شوسه ٔ شهرضا به اصفهان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 55 هزارگزی باختری فلاورجان متصل بجاده ٔ شهرکرد به اصفهان با 210 تن سکنه، آب آن از زاینده رود و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان مهاباد بخش بافق شهرستان یزد، واقع در 16 هزارگزی شمال باختری بافق و 10 هزارگزی خاور راه بافق به شهرنو و خرانق. جمعیت 196 تن و آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است، بدانجامعدن سربی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان کرون بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان، واقع در 40 هزارگزی باختر نجف آباد متصل بجاده ٔ نجف آباد بدامنه با 358 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع در 70 هزارگزی شمال باختری نجف آباد و 4 هزارگزی راه مالرو دهک به دامنه با 819 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ شهرستان نایین واقع در 24 هزارگزی خاور نایین و یک هزارگزی شوسه ٔ انارک به نایین. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان ری این دهکده در 6 هزارگزی جنوب باختری ری سر راه شوسه ٔ قم به تهران قرار دارد. آب آن از قنات می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد که از شمال خاوری متصل بشهر می باشد. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بخش شهریار شهرستان تهران، واقع در 21 هزارگزی جنوب خاوری علیشاه عوض و 3 هزارگزی شمال راه ماشین رو رباطکریم به تهران با 142 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان افشاریه ساوجبلاغ بخش کرج، واقع در سی هزارگزی باختر کرج و 12 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج با 195 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن از طریق اران ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بزچلو بخش وفس شهرستان اراک واقع در 13 هزارگزی باختری کمیجان سر راه عمومی کمیجان به همدان، آب آن از قنات و راه آن مالرو است ولی از طریق خسروبیک می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 60 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین و سه هزارگزی راه اراک به قم با 414 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان سلطانیه بخش مرکزی شهرستان زنجان واقع در 35 هزارگزی زنجان و سر راه شوسه ٔ قزوین به زنجان جمعیت 1446 تن و آب آن از قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان کیاربخش بروجن شهرستان شهرکرد واقع در 43 هزارگزی شمال باختری بروجن و 12 هزارگزی راه قهفرخ به شهرکرد با 914 تن سکنه. آب آن از قنات وچشمه و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بخش حومه ٔ شهرستان یزد واقع در 5 هزارگزی جنوب باختری یزد و 4 هزارگزی خاور شوسه ٔ یزد بسرریز با 1343 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است بدانجا یک باب دبستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 68 هزارگزی شمال باختری مشهد به قوچان با 392 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی از دهستان عشق آباد بخش فدیشه شهرستان نیشابور، واقع در 24 هزارگزی خاور فدیشه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است ازدهستان رودخانه بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در صدهزارگزی شمال میناب و 6 هزارگزی باختر راه مالرومیناب به گلاشکرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در چهار هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و 4 هزارگزی شوسه بستان آباد به تبریز. جمعیت آن 308 تن و آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 30 هزارگزی جنوب خاوری بهبهان به اهواز. این دهکده 426 تن سکنه دارد، آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز واقع در 66 هزارگزی راه فرعی جنوب خاوری اردکان و 6 هزارگزی راه فرعی بیضا به زرقان با 196 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان هیشوار بخش داراب شهرستان فسا واقع در6 هزارگزی جنوب خاوری داراب و سه هزارگزی شوسه ٔ داراب به فسا با 319 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ محلی وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فسا، واقع در دو هزار و پانصد گزی شوسه ٔ فسا به جهرم با 710 تن سکنه. آب آن از قنات و راه فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان (بلوک شرقی) بخش مرکزی شهرستان دزفول، واقع در 10 هزارگزی جنوب دزفول و 10 هزارگزی جنوب باختری راه شوشتر به دزفول. آب از رودخانه ٔ دز و راه آن مالرو و ساکنان از طایفه ٔ عشایر بختیاری اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بن معلا بخش شوش شهرستان دزفول، واقع در 10 هزارگزی شمال باختری شوش و 2 هزارگزی باختر شوسه ٔ اهواز به دزفول با 200 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ کرخه و راه آن در تابستان اتومبیل رو و ساکنان از طایفه ٔ عشایر لرند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد، واقع در 5 هزارگزی شمال خاوری ماسور کنار باختر راه خرم آباد به اندیمشک جمعیت آن 2000 تن و آب آن از نهر خرم آباد و راه آن مالرو است. ساکنان از طایفه ٔ بهارونداند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 21 هزارگزی شمال الیگودرز و کنار راه مالرو کورچل به چقار سیف الدین با 214 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 70 هزارگزی شمال باختری اهواز کنار راه اهواز به اندیمشک جمعیت آن 1000تن و آب آن از رود شاوور و رودخانه ٔ کرخه. راه شوسه از وسط اراضی خیرآباد می گذرد. ساکنان آن از طایفه ٔ عبدل خان می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار واقع در 138 هزارگزی باختر لار و دامنه ٔ باختری کوه قلات رنگ با 131 تن سکنه. آب آن از چاه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان واقع در 12 هزارگزی جنوب قصبه رزن و دو هزارگزی خاور شوسه ٔ رزن به همدان. جمعیت آن 136 تن. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

خیرآباد.[خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار، واقع در 10 هزارگزی شمال باختری بیجار و 4 هزارگزی شمال شوسه ٔ بیجار به سنندج. جمعیت آن 140 تن و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بالک شهرستان مریوان واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری دژشاهپور و7 هزارگزی جنوب راه اتومبیل روی سنندج به مریوان. جمعیت آن 150 تن و آب آن از رودخانه و چشمه و قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان گاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج، واقع در 53 هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 7 هزارگزی خاور امیرآباد جمعیت آن 224 تن و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر، واقع در 62 هزارگزی شمال خاوری شهرملایر و 3 هزارگزی خاور راه اتومبیل روی جیحون آباد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) مزرعه ای است جزء دهستان زیراستاق بخش مرکزی شهرستان شاهرود، واقع در 12 هزارگزی خاور شاهرود کنار راه شوسه ٔ شاهرود به سبزوار. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان علا بخش مرکزی شهرستان سمنان واقع در 3 هزارگزی جنوب سمنان و دو هزارگزی ایستگاه. 850 تن سکنه دارد. و راه آن فرعی و مزرعه ٔ نوکلاته جزء این دهکده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در 8 هزارگزی جنوب آق کند و 14 هزارگزی شوسه ٔ میانه بزنجان. جمعیت آن 172 تن و آب آن از دو رشته چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی از دهستان و بخش قیروکارزین شهرستان فیروزآباد واقع در 2 هزارگزی جنوب خاوری قیر و یک هزارگزی جنوب راه مالروعمومی قیربه جهرم با 173 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان رونیز جنگل بخش مرکزی شهرستان فسا واقع در 36 هزارگزی باختر فسا و سه هزارگزی شوسه ٔ فسا به شیراز. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ساکنان به ییلاق و قشلاق می روند. این آبادی در جنگل واقع شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در 35 هزارگزی شمال خاوری کرمان، و سه هزارگزی جنوب راه مالروی شهداد به کرمان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان قنوج بخش بمپور شهرستان ایرانشهر واقع در 105 هزارگزی جنوب باختری بمپور کنار راه مالرو قنوج به رمشک. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان، واقع در 14 هزارگزی باختری شهداد و سه هزارگزی باختر راه مالرو شهداد به زاور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از محمدآباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در 15 هزارگزی شمال باختری سعیدآباد. این دهکده در جلگه قرار دارد. با آب و هوای مناطق سردسیری. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان انار شهرستان رفسنجان، واقع در 81 هزارگزی شمال باختری رفسنجان کنار راه شوسه ٔرفسنجان به یزد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان دراگاه بخش سعادت شهرستان بندرعباس، واقع در 55 هزارگزی شمال باختری حاجی آباد و 15 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ کرمان به بندرعباس. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان شیروان بخش مرکزی جیرفت، واقعدر 41 هزارگزی جنوب خاوری سبزواران و 2 هزارگزی خاور رودخانه ٔ هلیل. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان روان بخش میناب شهرستان جیرفت واقع در 34 هزارگزی شمال میناب سر راه فرعی کهنوج به میناب. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بخش نیک شهر شهرستان چاه بهار، واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری نیک شهر کنار شوسه نیک شهر به ایرانشهر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در سی هزارگزی جنوب باختری شهر کرمان و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ کرمان بتهران. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان قنقری بالا بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده، واقع در 61 هزارگزی شمال باختری توریان و یک هزارگزی شوسه ٔ اصفهان بشیراز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان ده تازیانی بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقع در 50 هزارگزی جنوب خاوری مشیز سر راه مالرو بهرامجرد به لاله زار. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در 14 هزارگزی باختر زرند سر راه مالروی زرند به رفسنجان، آب آن از قنات و راه آن مالرو است و یک باب دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان شهسوار بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در دو هزارگزی شمال میناب و یک هزارگزی خاور راه فرعی کهنوج به میناب آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بمپور شهرستان ایرانشهر واقع در دو هزارگزی جنوب بمپور کنار شوسه ٔ بمپور به ایرانشهر جمعیت آن 120 تن و آب آن از رودخانه ٔ بمپور و راه آن شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بخش راور شهرستان کرمان، واقع در دو هزارگزی جنوب راور کنار راه فرعی راور به کرمان جمعیت آن 200 تن و آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان روداب بخش فهرج، واقع در 7 هزارگزی جنوب باختری فهرج و 7 هزارگزی جنوب شوسه ٔ بم به زاهدان با 249 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان.این دهکده در 25 هزارگزی جنوب خاوری سعیدآباد سر راه شوسه ٔ نیریز به سعیدآباد قرار دارد جمعیت آن 250 تن و آب آن از قنات و راه آن مالرو است مزرعه شمیل آباد جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع در 18 هزارگزی شمال برازجان و یک هزارگزی شوسه ٔ برازجان به کازرون. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

خیرآباد. [خ َ] (اِخ) دهی است از بخش زابلی شهرستان سراوان، واقع در پنج هزارگزی جنوب زابلی کنار راه مالروی زابلی به ایرانشهر. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری