معنی خیت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خیت. (اِخ) دهی است به بلخ. (آنندراج) (یادداشت بخط مؤلف).
خیت. [خ َ] (ع مص) کم و اندک کردن مال را (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).
|| آواز کردن. مصدر دیگری است برای خیوت. (منتهی الارب).
خیت. (اِ) خط. (یادداشت بخط مؤلف). خط روی زمین یا روی پارچه یا روی کاغذ و غیره. خیط.
خیت. (ص) شرمنده. بور. کنفت.
بور، خجلتزده، سرافکنده، شرمنده، کنفت،
(متضاد) سرفراز، مفتخر، رشته، سلک