معنی خیال بافی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خیال بافی. [خ َ / خیا] (حامص مرکب) خیال پروری. خیال بازی:
خیال بافی از آن شیوه ساختم طالب
که اختراع سخنهای خوش قماش کنم.
طالب آملی (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل خیال باف خیال اندیشی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.