معنی خون میز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خون میز. (اِ مرکب) نام مرضی است که در گاو و گوسفند پدید آید. خون شاش. در نهاوند این مرض را «خون میز» و در اصفهان «شکاری » و در خراسان «سپرزی » و در کرج «خون شاش » می نامند. اسبل تو، زهره تو. (یادداشت مؤلف).
گویش مازندرانی
مدفوعی که با خون هم راه باشد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.