معنی خون‌سرد، خونسرد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌اعتنا، بی‌تفاوت،
(متضاد) خون‌گرم، آرام، بردبار، خوددار، خویشتن‌دار، مسلط به خود، بی‌تشویش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر