خوش بیان | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب
جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

خوش بیان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خوش بیان. [خوَش ْ / خُش ْ ب َ] (ص مرکب) خوش سخن. نکوسخن. نیکوگو. نیک کلام. نکوکلام. خوش زبان. (یادداشت مؤلف).

حل جدول

آراسته سخن

مترادف و متضاد زبان فارسی

خوش‌کلام، خوش‌گفتار، خوش‌تقریر، شیرین‌سخن، نیکوسخن،
(متضاد) بدسخن

فرهنگ فارسی هوشیار

شیرین سخن (صفت) آنکه دارای بیانی خوش باشد شیرین سخن.

پیشنهادات کاربران

خوش لهجه

(07 دی 1399) پیشنهاد توسط: سیدرضا عزیزی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
خوش بیان: خوش بیان. [خوَش ْ / خُش ْ ب َ] (ص مرکب) خوش سخن. نکوسخن. نیکوگو. نیک کلام. نکوکلام. خوش زبان. (یاددا... خوش‌بیان: آراسته سخن خوش‌بیان: خوش‌کلام، خوش‌گفتار، خوش‌تقریر، شیرین‌سخن، نیکوسخن، (متضاد) بدسخن خوش بیان: شیرین سخن (صفت) آنکه دارای بیانی خوش باشد شیرین سخن.