خوش گوشتی در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

خوش گوشتی. [خوَش ْ / خُش ْ] (حامص مرکب) پاکیزگی گوشت. حلیت گوشت. || مرافقت با مردمان. خوش خلقی. || زود التیام پذیری بدن در مقابل خستگیها و جراحات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر