معنی خوش خیالی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خوش خیالی. [خوَش ْ / خُش ْ خ َ / خیا] (حامص مرکب) عمل خوش خیال. خوب دلی. مقابل بدخیالی. || غفلت و بی پروایی و بی فکری. || سماجت: خوش خیالی گرفته فلانی، دنه گرفته او را. دنگش گرفته. (یادداشت بخط مؤلف).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.