معنی خوش حالت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خوش حالت. [خوَش ْ / خُش ْ ل َ] (ص مرکب) خوش وضع. خوش ترکیب. باقاعده. با ترکیب خوب وزیبا: فلان چشمانی خوش حالت دارد. (یادداشت مؤلف). || (اِ مرکب) حالتی خوش. حالت خوب و نیک.

فرهنگ فارسی هوشیار

با قاعده، خوش ترکیب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر