معنی خوش بخت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خوش بخت. [خوَش ْ / خُش ْ ب َ] (ص مرکب) سعید. بختور. نیک روز. نیک اختر. مرزوق. بختیار. خوش طالع. مقابل بدبخت. دولت یار. خوش اقبال. مسعود. بلنداختر.

فرهنگ عمید

خوش‌طالع، خوش‌اقبال، نیک‌اختر، سعادتمند،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر