معنی خوشقدم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
خجسته، خوشیمن، مبارکپی، فرخندهپی، شگوندار، مبارک، میمون، همایون،
(متضاد) بدقدم، نحس، بدیمن، نامبارک
فرهنگ فارسی هوشیار
مبارک پی، فرخنده پی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.