معنی خوش‌طبع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

خوش‌قریحه، خوش‌ذوق، شیرین‌زبان، ظریف، ظریف‌طبع، نکته‌سنج،
(متضاد) بدقریحه، کج‌طبع، بذله‌گو، مزاح، شوخ، شوخ‌طبع، لطیفه‌پرداز، لطیفه‌گو

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر