معنی خوشسخن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
خوشبیان، خوشکلام، خوشگفتار، خوشگو، شیرینسخن،
(متضاد) بدسخن، بددهن، بدکلام، سخنور
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.