معنی خوشه کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خوشه کردن. [ش َ / ش ِ ک َ دَ] (مص مرکب) بستن خوشه ٔ گیاه. بهم آمدن خوشه ٔ گیاه. بیرون آمدن خوشه ٔ کشت. (یادداشت مؤلف). اسبال. (تاج المصادر بیهقی).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.