خوردی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(خُ رْ دِ) (اِ.) غذای آبکی، مانند آش و آبگوشت.
فرهنگ عمید
خوراک، غذا، طعام،
گویش مازندرانی
کوچک – خردی – کوچکی
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) چیزی که از گلو فرو رفته و بلعیده شده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.