معنی خوربار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خوربار. [خوَرْ / خُرْ] (اِ مرکب) زنبیلی که در آن خوراکی باشد. || (ص مرکب) مناسب و غیرمناسب. (ناظم الاطباء).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.