خودپسندی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خودپسندی. [خوَدْ / خُدْ پ َ س َ] (حامص مرکب) تکبر. غرور. نخوت. (ناظم الاطباء). خودستایی. کبر. (یادداشت بخط مؤلف):
نیکنامی خواهی ای دل بابدان صحبت مدار
خودپسندی جان من برهان نادانی بود.
حافظ.
فرهنگ عمید
خودپسند بودن، تکبر، غرور،
حل جدول
انانیت
مترادف و متضاد زبان فارسی
تکبر، خودبینی، خودخواهی، عجب، غرور، کبر، ناموس، نخوت،
(متضاد) خودگدازی، غیرپسندی
پیشنهادات کاربران
منی
استکبار، خود بزرگ بینی، منیت
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.