معنی خوب لشکر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خوب لشکر. [ل َ ک َ] (اِ مرکب) لشکر مجهز. لشکر خوب. لشکر آزموده. لشکر کاربر. لشکر فتح کننده:
سپاه پراکنده بازآوریم
یکی خوب لشکر فرازآوریم.
دقیقی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر