معنی خواب آلو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خواب آلو. [خوا / خا] (ن مف مرکب) خواب آلود. رجوع به ماده ٔ بعد شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه مایل بخواب است یا خواب کامل نکرده و رخوتی مخصوص احساس میکند: ((وقتی وارد اطاق شدم گیج و خواب آلود بود))

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر