معنی خوابیده چشم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خوابیده چشم. [خوا / خا دَ / دِ چ َ / چ ِ] (ص مرکب) بسته چشم. (یادداشت بخط مؤلف). || با چشم خمار. با چشم فروافتاده مژگان که موجب زیبایی آن است:
قاصرات الطرف، کنیزکان خوابیده چشم. || بی اعتنائی. بی اهمیتی:
همان کژه بینی و خوابیده چشم
دل آگنده دارد تو گویی بخشم.
فردوسی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.