معنی خنگ عاج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خنگ عاج. [خ ِ گ ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از تخت عاج است:
چو نزدیکترگشت با خنگ عاج
همی بود یازان بپرمایه تاج.
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر